جدول جو
جدول جو

معنی کامگاری گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

کامگاری گرفتن
(رَ پَ تَ)
سروری یافتن. پیروز شدن:
ز هر کشوری نامداری گرفت
همه بر جهان کامگاری گرفت.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ دَ)
پیروزی یافتن. غلبه یافتن:
زهی بر خرد یافته کامگاری
زهی بر هنر یافته کامرانی.
فرخی.
ترا بند کردند تا دیو بر تو
نیابد دگر قدرت و کامگاری.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا